محل تبلیغات شما



آدمهای بی تفاوت ،همیشه بی تفاوت نبوده اند.
روزی ، جایی ، برای کسی تمام احساسشان را گذاشته اند و ندیده ،
حرفهایشان را زده اند و نشنیده ،
آنقدر که به مرز بی حسی مطلق رسیده اند 
جایی که حتی خودشان را یادشان نیست ، 
جایی که دیگر حرفی برای گفتن ندارند!
بی توجهی آدمها را بی توجه میکند ، حتی به خودشان !
و این یعنی یک فروپاشی مزمن ، 
یعنی ؛ یک مرگ تدریجی.


سلام یکسال شد باورم نمیشه هههه.چقدر زود وچقدر دیرچقدر اتفاق یک سال شدپراز خاطره های خوب وبد .سال بعد کجام وچیکاذمیکنم نمیدونم .زندگی ودنیا اینو خوب بهم فهموند .اقای همسر یکسال شد اومدی وزندگیم عوض شد.راه زندگیم سرنوشتم.وجود تووجودیه عالمه اتفاق.یکسال شد دست چپم ویک انگشتر نمیتونم حسمو بگم حتی به خودم .چندماه بعد سالگرد عقد ومحرم شدن رسما ودونفرشدنه .هههه .جالبه اول تولدت.اومدن تو بعد تولدم وبعد محرم شدن .همه با فاصله کوتاه .خدایا سال بعدم را بهتراز امسالم بساز.


مهربونم،

         نازنینم، بهترینم.

                    عشقم، امیدم، جونم.

                                        با توام ، با تو، دنیای من.

میخوام لحظه هام رو با تو بگذرونم. تمام لحظه های که حالا دارم و نمی دونم چند سال، چند ماه، چند هفته، یا چندروز دیگه میتونم و فرصت دارم با تو باشم یا نه؟!

ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیز دیگه نمیتونم برابر بدونم.

میخوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم،با تو باشم.

 کنارت،

         همراهت،

                          هم قدم

                            و هم نفس با نفس کشیدنت.

میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم. تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم.

میخوام ضربان قلبت رو بشمارم تا وقتی نیستی، از حفظ بشمارم و ثانیه هام رو با تو تنظیم کنم.

کنارم بمون، تا زنده بمونم. با من باش، تا دووم بیارم.

مراقب چشمات باش، تا امیدوار بمونم. مراقب قلبت باش، تا زنده بمونم. مراقبم باش، تا کنارت بمونم.

گفتم، هزار بار دیگه هم میگم:

دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم مهتابم . . . تا هر زمان که زنده باشم.


گاه می رویم تا برسیم.
کجایش را نمی ‌دانیم.
فقط می‌ رویم تا برسیم .
بی خبر از آنکه همیشه رفتن راه رسیدن نیست.

.
گاه برای رسیدن باید نرفت، باید ایستاد و نگریست.
باید دید، شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت کند.
باید ایستاد و نگریست به مسیر طی شده .

گاه رسیده ای و نمی‌ دانی
و گاه در ابتدای راهی و گمان می کنی رسیده ای
مهم رسیدن نیست، مهم آغاز است
که گاهی هیچ روی نمی دهد
و گاهی می شود بدون آنکه خواسته باشی!

پدرم می گفت تصمیم نگیر!
و اگر گرفتی آغاز را به تأخیر انداختن، نرسیدن است
اما گاهی آغاز نکردنِ یک مسیر بهترین راه رسیدن است

اگر نماز میخوانی لازم است بعد از نمازت کمی فکر کنی،
ببینی که ورای باورهایت چیست؟
ترس یا اشتیاق یا حقیقت؟
گاهی هم درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی و غذا بدهی؛
ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟

گوگل و یاهو و فلان را بی‌خیال شوی
با خانواده ات دور هم بنشینید، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و
ببینی زندگی فقط همین صفحه نمایش و فضای مجازی نیست
شاید هم بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی

در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟
لازم است گاهی از خود بیرون آیی و
از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و با خود بگویی:
سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم .
آیا ارزشش را داشت؟!!

سپس کم کم یاد می ‌گیری
که حتی نور خورشید هم سوزاننده است اگر زیاد آفتاب بگیری
می آموزی که باید در باغ خود گل پرورش دهی
نه آنکه منتظر کسی باشی تا برایت گلی بیاورد!

یاد می ‌گیری که می‌ توانی تحمل کنی که در خداحافظی محکم باشی
و یاد می گیری که بیش از آنکه تصور می کردی خودت و عمرت ارزش دارد!!!



گذشته شما هرچی که باشه، هرکاری که کرده باشید هرکاری که شیطان دایم اون رو به رختون میکشه ( دروغ، تقلب، ترس، عادتهای بد، نفرت، عصبانیت، تلخی و.) هرچی که هست. باید بدونید که خدا کنار پنجره ایستاه بوده و همه چیز رو دیده.

همه زندگیتون ، همه کاراتون رو دیده.

اون میخواد که شما بدونید که دوستتون داره و شما رو بخشیده. فقط میخواد ببینه تا کی به شیطان اجازه میدید به خاطر این کارا شما رو در خدمت بگیره!

بهترین چیز درباره خدا اینه که هر وقت ازش طلب بخشایش میکنید نه تنها میبخشه بلکه فراموش هم میکنه.

همیشه به خاطر داشته باشید:

 

*خدا پشت پنجره ایستاده*


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها